نقد و بررسی جریان چپ در نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات سال 1394

نقد و بررسی جریان چپ در نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات سال 1394

منوچهرآشتیانی و محمدعلی مرادی، دو عضو سابق حزب توده در نقد جریان چپ پس از انقلاب، از تغییر آرایش نظام راست و چپ در جهان و ایران سخن گفتند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، غرفه مجله سوره اندیشه در نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات روز گذشته میزبان نشست نقد و بررسی جریان چپ در فضای کنونی ایران با حضور دکتر منوچهر آشتیانی و دکتر محمدعلی مرادی از اعضای سابق و فعال حزب توده بود.

منوچهر آشتیانی و محمدعلی مرادی، دو عضو سابق حزب توده در نقد جریان چپ پس از انقلاب، از تغییر آرایش نظام راست و چپ در جهان و ایران سخن گفتند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، غرفه مجله سوره اندیشه در نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات روز گذشته میزبان نشست نقد و بررسی جریان چپ در فضای کنونی ایران با حضور دکتر منوچهرآشتیانی و دکتر محمدعلی مرادی از اعضای سابق و فعال حزب توده بود.

در ابتدای این نشست منوچهر آشتیانی با ارائه عناوین مقالاتی درباره وضعیت جریان چپ در فضای کنونی ایران و جهان، مطالعه این موضوع در دوران کنونی را پویا خواند و تاکید کرد افراد زیادی در ایران و جهان به این مساله توجه داشته‌اند. وی سپس به بررسی تاریخی جریان چپ پیش از حزب توده پرداخت و گفت «اگر در انقلاب مشروطه پرولتاریای قوی داشتیم، انقلاب اکتبر رخ می‌داد و اگر طبقه بورژوای قوی داشتیم، انقلاب کبیر فرانسه می‌داشتیم. به دلیل فقدان طبقه مستحکم نتیجه به قدرت رسیدن رضاخان قلدر شد.»

وی سپس با ارائه تعاریفی درباره چپ و راست و شکل‌گیری این دو اصطلاح در ادبیات سیاسی در بیان نظر خود افزود: «ما در ایران همگی به نوعی یا چپ یا راستیم. اگر کسی بگوید چپ یا راست نیست در خلاء زیست می‌کند.»

این محقق عرصه فلسفه با بیان اینکه در ایران برخلاف تمام دنیا تغییر رویه از چپ به راست و بالعکس شبانه‌روزی است، تصریح کرد: بعد از انقلاب این وضعیت تشدید شده است و از همین رو بحث درباره چپ و راست در ایران مشکل است؛ چرا که در ایران طبقه اجتماعی قوی وجود ندارد و وسط جامعه به علت تنوع نامشخص است.

آشتیانی با اشاره به اینکه هدف جریان چپ براندازی نظام شاهنشاهی بوده است تاکید کرد: تضاد میان نظام شاهنشاهی از کاوه و مزدک تا نهضت‌های ضد عربی و سربداران، رافضیه و اعتزالیه و نهضت‌های عرفانی و قیام افاغنه وجود داشته است و به نحو یدر همه این جریان‌ها نگرش چپ وجود داشته است که با نگاه حاکم می‌جنگد. او گفت: «جالب است که تمام این نهضت‌ها همگی سرکوب و از بین رفته‌اند و این از عجایب است.»

وی با ادعای اینکه سرزمین ایران رکورددار بیشترین تعداد نهضت و قیام است، از 147 نهضت سخن گفت. وی در تعریف این گروه‌ها گفت: «این چپ‌ها نیروهایی هستند که شعارشان برچیدن نیروی حاکم ظالم است و جریان راست هدفش حفظ نظام حاکم است.»

وی با بهره‌گیری از تعریفی هگلی وضعیت دیالکتیکی میان تغییر و سیستم در نظام‌های اجتماعی را تشریح کرد و مایه اصلی بحث راست و چپ را در دو امر تثبیت و تشدید شرایط خواند.

جهانگیری با بیان خاطرات خود از جریان ملی شدن صنعت نفت اذعان داشت حزب توده معتقد بود مصدق ضدامپریالیست است، ولی حزب ایران طرفدار ملی شدن بعلاوه ابقای محمدرضا پهلوی بود؛ در صورتی که حزب توده موافق برچیده شدن نظام شاهنشاهی و تثبیت مصدق بود. وی تاکید کرد جریان چپ بعد از نهضت ملی شدن نفت از هم پاشیده شد.

وی با اشاره به انقلاب اسلامی ایران با تصریح این نکته که کیانوری، امام خمینی را به عنوان یک رهبر ضدکاپیتالیستی پذیرفته بود، گفت: «بازگشت به نظام شاهنشاهی غیرممکن است و پرونده آن در ایران بسته شده است.»

این استاد فلسفه با اشاره به وضعیت و رفتار جریان نزدیکی با آمریکا تاکید کرد تمام طرفداران آمریکا و غرب و حرکت آرام‌سازی از نیروهای دست راستی هستند و نیروهایی که بر مبارزه با استکبار جهانی اصرار دارند نیروهای چپ محسوب می‌شوند.

محمدعلی مرادی در نقد صحبت‌های جهانگیری از تغییر آرایش چپ و راست در زمان کنونی سخن گفت و تاکید کرد برای جریان چپ دیگر موضوع سلطنت مطرح نیست. وی با نقد نظریه‌پردازان جریان چپ اذعان داشت «تئوریسین‌های چپ ایران عمدتاً از طبقه اشراف بوده و اکنون چپ وارد پروسه اجتماعی شده است.»

این استاد فلسفه با اشاره به اینکه جریان چپ در جهان اکنون در پی موضوعاتی چون بیمه همگانی و آموزش عمومی است، تاکید کرد بسیاری از شعارهای چپی در جمهوری اسلامی عملی شده است یا در قانون اساسی درج شده است. وی با بیان آنکه در ایران پروسه‌های اجتماعی درگیر مسائل هستی شناسانه شده است، گفت: «طبقه پایین دیگر موفق به خواندن فلسفه شده است و سیمای جدیدی به جریان چپ داده است.»

وی با انتقاد از نظام آموزشی کالایی در ایران و برنامه جامع مسکن تحت نظارت جریان کارگزاران – به عنوان جریان راست سنتی در ایران – این موضوعات را مسائلی خواند که جریان چپ می‌تواند روی آن «موضع‌ بگیرد که نمی‌گیرد.»

مرادی در انتقاد به جهانگیری مبنی بر اینکه جریان چپ را جریان ضدامپریالیستی خواند، گفت: «جریان چپ در پی عدالت اجتماعی است.»

وی در انتقاد به چهره‌های چپ در ایران تصریح کرد جریان چپ با شعار ضدآمریکایی، مظاهر غربی همچون Shoppinh Mall تاسیس می‌کند و در کلاس‌های خصوصی تدریس می‌کنند.

این منتقد در خلاف گفته‌های آشتیانی که جریان‌های سبز حامی محیط زیست شکلی از جریان غیر چپ و راست معرفی کرد، آنان را چپ خواند.

مرادی در پاسخ به این صحبت گفت: «اکنون چپ ایران حیات جامعه را رها کرده است و حاضر نیست در جنوب تهران زندگی کند و دچار اشرافیت کپک زده شده است... حاضر نیستند با مردم در صف بایستند یا از مترو و اتوبوس استفاده کنند.»

آشتیانی نیز تاکید کرد زمانی که در روزنامه کیهان اعلام می‌شود 80 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند، چپ‌ها کسانی هستند که طرفدار آن 80 درصد باشند.

مرادی در پاسخ به این موضع آشتیانی به موسسات خیریه اشاره کرد و با بیان آنکه خیریه یک نهاد دست راستی و محصول جریان راست است، گفت: «روش ترحمی طبقه ثروتمند در راستای تحقیر طبقه فقیر است. چرا به جای صرف هزینه‌های مشهود، در مساله آموزش و مهارت‌آموزی خرج نمی‌کنند.»

آشتیانی با اشاره به وضعیت ایران در فضای سیاسی و مخالفت با افرادی که ایران را منزوی می‌خوانند، تاکید کرد جریان چپ در پی همبستگی است و جریان راست در پی وابستگی است.

وی افزود: «من برای پاسداری که یا حسین گفت و از او تنها یک پلاک باقی ماند بیشتر از آن توده‌ای که قایم شد ارزش قائلم.»

مرادی با اشاره به کتاب «معمای هویدا»، عباس میلانی را به خاک پاشیدن روی حقیقت به واسطه حمایتش از جریان توده متهم کرد. وی با ذکر خاطره‌ای از دوران زندانی بودنش در زمان طاغوت از کمک‌های رسول جعفریان به زندانیان چپ، با وجود اختلاف ایدئولوژیک، گفت که این حقایق توسط نیروهای چپ گفته نمی‌شود.

وی با تاکید بر اینکه چپ‌های ایران لاین عوض کرده‌اند به احسان طبری اشاره کرد که قصد داشت جریان چپ را به سنت متصل کند و در این مسیر درباره ابن سینا و قطب الدین شیرازی کتاب نوشته است؛ لیکن این رویه پس از طبری قطع شده است و سال 1361 به بعد فراتر نرفته‌اند.

مرادی در نقد سید جواد طباطبایی که امروز علیه جریان چپ صحبت می‌کند او را از طرفداران طبری معرفی کرد که در کتاب «فلسفه و لنین» به این مساله اشاره کرده است.