وحدت دین و ملک؛ مروري بر اندیشهي ایرانشهری
نویسنده: محمدعلي مرادي
ایران نامی است که حاصل دوران جدید است، دورانی که برنامههای عمومی در پي پروژهي دولت – ملت در سطح جهان پیش میرفت و برخی از دستاندرکاران ایران نيز دنبال میکردند؛ وگرنه تا قبل از این تاریخ، این منطقهی جغرافیايی را پارس میگفتند؛ اما آیا ایران یک مفهوم جغرافیائی است، یا نه یک مفهوم فرهنگی و تمدنی؟ اگر این پدیده را در دستگاه مفهومی هگلي بررسی کنیم، یک قلمرو را هنگامی کشور مینامند که حول یک ایدهي مرکزی سامان یابد؛ در اين صورت است که نام یک قلمرو با ایدهی دولت، هویت مییابد؛ اما ایدهی دولت واجد چه مؤلفههایی است؟